کتاب اولیس جویس

اثر جیمز جویس از انتشارات نیلوفر - مترجم: منوچهر بدیعی-دهه 1920

کتاب حاضر ترجمه و تدوین سه کتاب بنام "کتاب بلومزدی نوشته هری بلامایرز، کتاب جیمز جویس نوشته ماتیو هاجارت و کتاب حاشیه بر اولیس نوشته دان گیفورد" می‌باشد

اولیس جویس (عصاره داستانی)/ ترجمه و تدوین منوچهر بدیعی؛ از کتاب های هری بلامایرز ، ماتیو هاجارت و دان گیفورد


خرید کتاب اولیس جویس
جستجوی کتاب اولیس جویس در گودریدز

معرفی کتاب اولیس جویس از نگاه کاربران
He قرار داده به طوری بسیاری از پیشرو و پازل است که نگه داشتن آنها را برای قرن ها catedráticos بحث در مورد آنچه که من می خواستم بگم اشغال کردند، و این تنها راه برای اطمینان از جاودانگی. @ جیمز JoyceUn تور-د-نیروی ادبی است. من روش دیگری برای توصیف روند خواندن که یلیسس به من داد. این سخت، پیچیده و آزمون آشکار تر که من ارائه یک کتاب بوده است، اما در همان زمان، یک تجربه با شکوه که هرگز فراموش نخواهم کرد ©. من افتخار می کنم که کل کتاب را با بهره گیری از ادبیات بدون تلاش برای درک آن، اما \"زندگی می کنند\" آن را خوانده است. بورخس نمیتواند آن را تمام کند (بدون اعتقاد بر این که چیزی شبیه به این چیزها را از بین ببرد، من فکر میکنم که اولیس آسان نیست). دوست، دوست و مورد احترام بسیاری از نویسندگان (اورول، ناباکوف، الیوت، Banville، فاکنر، پوند) و ناسزا، متنفر بودم، نابود شده توسط دیگران (وولف، بورخس، دی اچ لارنس) یک سنگین، متراکم، ناشدنی، کتاب پرطمطراق، که آن را ترسناک است و به نظر می رسد آن را با یک ذهن فوق العاده باز خواند. راه من از طریق صفحات آن سخت است. کتاب بسیار difficult.Este tornó توسط asphyxiating، طاقت فرسا، لحظات خنده دار، hartante، سرگردان و هر چیزی که در â € \"حول و حوش پایان می رسد. این غیر ممکن است می خواهم به یک داستان مرتب و منظم در سر به عنوان شما آن را بخوانید، زیرا آن یک کتاب است که می آید به عنوان هرج و مرج و بی نظمی است و این چیزی است که دست از کار کشیدن خواننده پس از آن حرکت 51 یا صد PA بسته به اینکه مقاومت در برابر خواندن قبل از پرتاب حوله چه تاثیری دارد. این ساده است Ulysses کتابی است که با چهره و خواندن (و نه انکار) پاها و قلب بسیار خواندنی است. برای بخشی از من، من سعی © به اطلاع ا © راه آن ساختار شد، یعنی آن را از سه بخش (TelemaquÃa، اودیسه و Nostos) که به نوبه خود حاوی هجده فصل و همه آنها یک رابطه مستقیم با اودیسه دارند شامل هومر، کتابی است که من از Zeus تمام قلب leÃdo به من راهنمایی به بیش از نزدیک به هفت صد صفحه را تشکیل می دهند این آجر literario.Era اساسی می دانم که لئوپولدو بلوم و اودیسه سفرهای خود odiseicos به طور مشابه با ساخته شده بر خلاف هر چیزی که در اولیس اتفاق می افتد فقط در یک روز عبور می کند در زندگی لئوپولدو بلوم (اولیس)، استفان ددالوس (تلا © MACO) و مولی بلوم (PENA © جست و خیز). تمام کتاب می گیرد در تاریخ 16 ژوئن 1904. ¡Quà © تصادف، یک روز پس از تولد من © ها سیستم عامل ± است، اما 68 سال ± سیستم عامل antesâ € |! بدون با کسانی که موعظه است که به خواندن اولیس دیدن همه موارد ما باید دوبلین را به عنوان دست نخورده بدانیم ولی از ادیسه بسیار خوشم می آید. من اعتراف می کنم تا به حال به anotarme برخی از چیزهایی که از آن در غیر این صورت غیر ممکن بود برای من به درک یک جمله و به این معنا تقلب نه یا من یک خود اسپویلر به من اجتناب از موانع درک ادبی تحمیل می کند، اما لازم است به صورت ادبیات متراکم گذاشتن libro.Como قبلا اظهار نظر و برای کسانی که نمی leÃdo (من نگرانم که. بسیاری از) هر فصل اشاره به چیزی یا تمثیلی از اودیسه، مانند شخصیت، شخصیت های و یا موقعیت های mitológicos خط نیوز زندگی در جویس نامزد و برای این، جویس بالقوه عظیم خود را از نظر تیتانیوم باز می کند. به عنوان مثال، فصل 6 هادس به نام دلیل نزول به عالم اموات با لئوپولدو بلوم موافق به گورستان برای خداحافظی به دوست قدیمی خود را Dignam. قسمت 11 مربوط به آژیر و کاملا مربوط به موسیقی و جذبه توسط دو پیشخدمت cantando.Cuando بلوم بلوم به خانه پس از © ها از بیست و چهار ساعت خسته کننده است، ما خواندن آنچه در فصل نام @ A اتفاق می افتد تاکا \"، و نیز\" اولیس \"در ادیسه. به این ترتیب، \"درک\" برای آنچه که داستان می رود، می رود. بدون برخی از این اطلاعات جزئی اما مهم، خواندن نامنظم، دیوانه کننده و یا فقط علاقه © S معقول فصل 15 از دست داده است می شود، نسبت داده شده به کیرکه به طور کامل در یک فاحشه خانه که در آن بلوم و ددالوس احاطه مجموعه شخصیت های عجیب و غریب از باس دوبلین و نوشته های جویس به عنوان یک اسکریپت تئاتر کامل، با دستورالعمل مرحله شامل. این فصل یکی از خسته کننده ترین ها برای من است. این زمانی بود که من تقریبا تحقیر شدم، زیرا آن را کاملا غیر قابل فهم می شود. این یک بمباران ثابت از عبارات غیر مرتبط، کلمات و گفت و گو، بدون معنای و یا ساختار نحو یا معنایی است. گردباد مفرط که به خواننده نگاه می کند مانند یک اسلحه ای است که کلمات را بدون وقفه می کشد. authenti © infierno.Lo ntico اتفاق می افتد این است که ما در حال صحبت کردن در مورد یک کتاب به زبان اصلی خود را بیش از 267،000 کلمات و واژگان مورد 30000، بسیاری از اختراع خود نویسنده است. این کتاب دارای متن در انگلستان © S، espaà ± OL، عبری (بلوم یهودی است)، LATAN، فرانک © ها، ایتالیایی، هندو، کلمات Joycean مزخرف و شرکت ...

مشاهده لینک اصلی
گاهی اوقات خواندن یک کار بزرگ ادبیات مانند نوشیدن شراب فرانسه خوب است، می گویند یک ساله Burgundy یا Mersault. هر کس به شما می گوید چقدر شگفت انگیز است، و در سطح فکری می توانید از درخشندگی، ظرافت، پالایش، قدردانی کنید. اما واقعا این خیلی پالایش شده. این غیر قابل دسترس است، بی نظیر است، آن را با همبرگر آنچیتی که شما برای شام می خواهید نیست. شما از آن لذت نمی برید. اما پس از آن شما برچسب را دقیق تر می خوانید و متوجه می شوید که اگر چه به طرز شگفت انگیزی به عنوان یک برند خوب، شراب شما در تپه های آبارکا شیلی ساخته شده است. این از کاسا مارین است و در واقع توسط یک فرانسوی جنجالی ساخته نشده است که دارای مدرک علم شناختی است، اما کشاورز زن به زمین، و اگر چه پیچیده و پیچیده است توجه داشته باشید قابل دسترس تر، دوستانه تر ... و شاید مهمتر از آن این است که الکل چند درصد بالاتر از الکل شراب فرانسوی است که شما تا به حال داشته اید و با گذشت زمان از طریق بطری، واقعا به نظر می رسد بسیار دوست داشتنی است، شما و شراب فقط به خوبی می آیند و شما یک بحث مشتاقانه از ادبیات با افرادی که غریبه یک ساعت پیش بود و یکی از آنها به یک شوخی کثیف که جویس در آن خجالت زده بود صحبت می کند و شما خیلی سخت می خندید که شراب خود را بر روی او ریخته و شاید کمی ناراحت کننده اما میزبان خود را به ارمغان می آورد حوله و بطری دیگر و حزب بسیار عالی است. و شاید شما یک شراب نادان هستید و بطری فانتزی بر روی شما گم شده است، اما از آن لذت بردم، پس - پس چه؟

مشاهده لینک اصلی
اغلب به عنوان یکی از بزرگترین رمان قرن بیستم، شاهکار جیمز جویس، «اولیس»، به عنوان یک شاهکار و جشن از درخشش ادبی کاملا محسوب می شود. تجسم شعر حماسی هومر ادیسه به عنوان سفر و محاکمه از یک انسان روزمره از طریق خیابان های شلوغ و بارها دوبلین، جویس بافت سبک های متنوع و متنوع متنوع و چشم انداز های مختلف برای پوشش تمام زندگی در عرض یک روز یک روز استاندارد ، ژوئن 16، 1904. این روز، به نام Bloomsday، با افزایش محبوبیت در دوران مدرن جشن گرفته می شود، که عهده دار عظمت ماندگار رمان (و میل به نوشیدن و لذت بردن از همه مردم) است. جویس اسطوره شناسی را عوض کرده و آنرا به عقب برگرداند و روز به روز آن را کاهش دهد، که به نوبه خود به هر شخصیت و عمل یک حس قهرمانانه نسبت به آنها می دهد. به این ترتیب، حتی بهتر شدن یک احساس ناسیونالیستی مضطرب و غیراخلاقی در یک نوار، می تواند به عنوان یک فاجعه افسانه ای دیده شود. اولیس یک حماسه در حق خود است، تنظیم نوار برای ادبیات تا استراتوسفر، همانطور که ما غوطه ور در جویس € ™ s عزیزان کثیف Dublin.While باید عقل خود را در مورد آنها را به حرکت این labyrinth ادبیات ادبیات، این وظیفه است بسیار جالب است بسیار قابل فهم است که بسیاری از مردم این رمان را تکمیل نمیکنند و یا فقط آن را دوست ندارند؛ این کتاب می تواند کاملا خسته کننده باشد. جویس با استفاده از استفاده سنگین از نشانه های مرموز و تاریخی، مبهم کردن روایت، یک لغت غریب و صفحات پرافت ضعیف برای رمزگشایی، جویس عمدا تصمیم به ایجاد یک ادیسه ادبی از کلمات برای تسخیر گفتن \"قرار دادن در بسیاری از enigmas و پازل هایی که استادان را در طول قرن ها مشغول بحث در مورد آنچه که من در نظر داشت، نگه می دارد و این تنها راه حصول اطمینان از جاودانگی است. خوانندگان باید هشدار داده شود که این یک رمان دشوار است. اغلب این رمان باعث الهام بخشیدن به چنین ناامیدی شد که وسوسه بود که پوشش را به خوبی بپوشاند و تا نیمه دوم که من نهایت توانستم بفهمم این رمان راه من را به قلب من رسانده بود، نبود. پس از بازتعریف شدن پس از اتمام، فقط متوجه شدم که این واقعا یکی از بزرگترین کتابهای نوشته شده است و من آن را دوست دارم. شاید این به احساس کسانی است که ماراتن ها را انجام می دهند یا کوه ها صعود می کنند؛ ماجراجویی یک مبارزه طولانی و دشوار است که در آن باید تمرکز و مثبت را برای مبارزه با آن حفظ کرد، با این حال، غرور و سربلندی از تکمیل بیش از پیش برای مبارزات است. من نمیخواهم این کتاب را به نظر برسانم، اما فقط برای مازوخیستهاست، چون پاداشهای بیش از حد به اندازه کافی در جادهها وجود دارد. این بعضی از بهترین نمایشنامه های نوشتاری است که تا به حال با آنها روبرو شده ام و طیف وسیعی از سبک ها را ارائه می دهم. بسیاری از مردم نتوانستند ذکر کنند که این کتاب کاملا خنده دار است. جوک های بی شماری کمی وجود دارد، مانند کاراکترهایی که از نوار استفاده می کنند، به طوری که آنها می توانند جوک های وحشیانه و بی نظیر جنسی و خنده ها و بسیاری از ویژگی های خنده دار را پرتاب کنند. لازم به ذکر است که در جستجوی کمک به این کتاب شرم آور نیست. در اصل من نمی خواستم، اما بسیاری از الهامات و پازل های مبهوت کننده وجود دارد که راهنمای راهنمایی و چند مقالات واقعا به درک من کمک کردند. این یک رمان است که به شما تعلیم می دهد، نه فقط خواندن - افرادی هستند که سال ها در دانشگاه هایی که از طریق این کتاب به سر می برند، سالهاست که هنوز هم به طور گسترده مورد بحث هستند. حتی اوالیس بزرگ (یا اودیسه بسته به درخواست شما) مجبور بود که در سفر حماسی خود به دنبال کمک باشد. تنوع سبک در این کتاب بسیار چشمگیر است. هر کدام از 18 فصل، به غیر از اینکه به لحاظ تئاتری در اطراف قسمت متفاوتی از ادیسه، ساخته شده است، دارای مجموعه ای منحصر به فرد از تکنیک ها و واژگان خود است که اغلب به سبک های روزنامه یا مجلات کنونی زنان، سبک های اساطیری سنتی ایرلندی، فصل جهان را به خواص علمی، جریان معرفت شناختی معروف، 200 صفحه از توهمات شگفت انگیز در فرمت های بازی، و مجموعه ای غریب از پروسس از زبان فطری به زبان گل ها، رونق می دهد. جویس دوست داشتنی از سبک است که حتی یک فصل کامل اختصاص داده شده به سبک های متناوب نوشتن به عنوان او نشان می دهد بسیاری از نویسندگان معروف در طول تاریخ (فراخوان تمام طرفداران دیوید میچل و یا اگر در شب زمستان مسافر) در یک صحنه چرخش از بحث های مست . زبان اغلب بسیار شیک و پرطرفدار و پر از زور است. او حتی از ساختار جمله برای انتقال حرکات استفاده می کند، از قبیل Gerty's لنگ: â € ~ چکمه های تنگ؟ نه لنگه! O! â € ™. اگر فقط برای استفاده از زبان به تنهایی، این یکی از کتاب های برجسته ای است که تا کنون نوشته شده است و عملا فرهنگ لغت من را کشته است. همچنین جالب است که C.G. یونگ جویس را به عنوان اسکیزوفرنی مبتنی بر خواندن این کتاب تشخیص داد، به دلیل سبک های به سرعت در حال تغییر و استفاده از قافیه های بازیگوش و سخنرانی jangling. دختر جوشی در واقع اسکیزوفرنیا را دارد. یکی از مهمترین ویژگی های اولیس، روش جویستن قرار دادن خواننده در ذهن شخصیت است. این یک فرد معمولی نیست ...

مشاهده لینک اصلی
من این کتاب را نادیده گرفتم چون نمیتوانم آن را ارزیابی کنم. من نمیتوانم آن را بازبینی یا سعی کنم از آن انتقاد کنم. در عوض، تصمیم گرفتم تجربه خود را با چیزی که نمی توانم تعریف کنم به اشتراک بگذارم. اما برای اولین بار، آنچه جیمز جویس در مورد آن گفت: در بسیاری از مباحث و پازل قرار داده شده است که استادان را برای قرن ها مشغول بحث در مورد آنچه که من در نظر داشت، حفظ خواهد کرد، و این تنها راه از بیمه کردن جاودانگی یک نفر\nدقت این بیانیه متعادل کننده تضاد ادعایی Joyce است. من سعی کردم طراحی خود را بر روی کتاب قرار دهم. خوب، حداقل، من سعی کردم در یک موضوع خاص تکراری تمرکز کنم به عنوان خوانده شده به منظور تلاش و آوردن چیزی را با هم در ذهن من. من شکست خوردم. من در مورد مرگ و یا حداقل بحث در مورد مرگ و نمایندگی از آن متمرکز بودم. اما بعد از مدتی، ایده ها شروع به مخالفت با یکدیگر کردند و از روایت خارج می شدند تا به صورت تصادفی باز شوند و از بین بروند. سه نقل قول را از ابتدا بیرون کشیدم: «انگلستان در حال مرگ است» | »و« چه مرگ است که او خواسته بود؟ »...« ... »در یک رویا او پس از مرگ به مرگ او آمد.» مرگ و سایه اش، به نظر می رسید به زودی بخش اولیه نوشتن این پایان این است که ما به سمت؟ آیا این پایان است؟ آیا حتی می توانیم آن را دردناک کنیم؟ ایده ای که بیان می کند این است که زمان، حداقل زمان بر اساس ادراک انسان، به طور انحصاری به سمت این پدیده می رود: حقیقت نهایی زندگی. اولیس عمیقا نمادین است این فراموشی را می توان به عنوان فروپاشی دولت، فروپاشی جامعه (سنت ها و ارزش های آن) به عنوان یک دوره جدید مدرن به حساب آورد. سازه های قدیمی تمدن در حال مرگ هستند، جهان در حال تغییر است، هنر در حال تغییر است، اندیشه در حال تغییر است و شاید این چیزی است که اولیس به برخی از معنی. شاید این موجود جدید ادبیات، ماهیت اصلی این سپیده دم جدید، جنبش هنر مدرنیستی باشد یا شاید من به سادگی توسط یکی از عظمت های چشمگیر درون کار، نکات و پیشنهادهای ظریف که می توانستم در این مورد آماده شود بسیاری از راه های مختلف من تا حد زیادی بر مرگ متمرکز بودم که وقتی روایت را ترک کرد، نمی دانستم چه چیز دیگری برای جستجو یا چرا من آن را بخوانم و یا اینکه در آن داستان اتفاق افتاد. این کتاب چیزی نیست که بتواند به یک جعبه کوچک یا کمی که می تواند به طور دقیق خلاصه شود متناسب است: این چیزی است که به سادگی است. شکل گیری یک نظر منسجم از چیزی غیرمنتظره حتی سخت تر است. چه کسی می تواند قضاوت کند؟ درخشش بی نظیر نوشتن نوآورانه در برابر تعاملات و توصیف های خسته کننده گرفته شده است. Isnâ € ™ T جمله تنها یک تضاد بزرگ؟ خوب، کل کتاب یک تضاد است. من می توانستم تمام وقت مطالعه یلیسس را انجام دهم و هنوز نمی توانم آن را رمزگشایی کنم. من از آن متنفر هستم. عاشقشم. من می خواهم آن را بسوزانم من می خواهم آن را جشن بگیرم مطمئنا، از قسمت خواندن یولیسز لذت بردم، در حقیقت، من بخشی از آن را فرو ریختم. با این حال، من فقط چندین بیت از آن را نفرت داشتم. من به شدت با بخش های بزرگی از رمان خسته شدم، ناامید شدم، تحقیر شدم، و در یک مورد، واقعا به خواب رفتم. وقتی می توانستم صبح روز بعد با چیزی روی زمین بیدار شوم، می توانستم ناراحتی خود را تصور کنم، و تعداد صفحه من را از دست دادم. من نمی دانستم کجا بودم دقیقا، جایی بین صفحات 300 تا 500 من حدس زدم نه دقیق، بنابراین من مجبور شدم به عقب برگردم. بسیار سخت تر از آن است که برای تلفن های موبایل. جای خود را در کتابی که قبلا به طور کامل از دست داده بود، از دست دادم. نه به عنوان غریب از دست داده، اما از دست داده ام به این معنی که من هیچ نظری ندارم که در آن جهنم من در این دخمه پرپیچ و خم از نوشتن بود و آن قبل از اینکه من صفحه خود را از دست دادم. در حال حاضر thereâ € ™ ثانیه برخی از ایرنی. نتيجه اين بود که حدود هفتاد صفحه دوم را بخوانيد و در کنار حافظه اي که من آنها را خوانده بودم، تا زماني که در يک تصوير نسبتا متمايز با آن روبرو شدم و خودم را ناراحت کردم. اولیس یک کتاب است که بر شما شسته؛ این نوع کتابی است که شما می توانید چند ساعت خواندن آن را بخوانید و به سختی به آنچه که خوانده اید یاد می گیرید. این نیاز به یک خواننده دارد که بتواند به یک کتاب که دارای طرح ترسناکی است توجه کند، دوست دارد همه جا را تعجب کند و سپس به صورت تصادفی به شخصیتهایی که برای مدت زمان طولانی ناپدید شده اند، بازگردند. در کل، این کابوس من و رویای من بود. من دو بار شکست خوردم من فراموش کرده ام آنچه اتفاق افتاده است، و با وجود خواندن خلاصه ای از طرح های بسیاری، احتمالا نمی توانم این کتاب را فراتر از آنچه که در کپی من می گوید، توصیف کنم. من احساس می کنم که مجبورم دوباره آن را بخوانم. این فکر با من سخت می شود شاید روزی که من پیر شده ام، هزاران کتاب و ارتش گربه های وفادار را احاطه کرده ام، این کتاب را دوباره برگردانم و یادآوری اولیه و تحسینش را به یاد دارم. یا شاید من عاقل تر هستم شايد به قلب موضوع نگاه كنم و از جانب جوزي متنفرم / عاشقش بشوم. به عنوان یک تصادفی به کنار، من احساس می کنم که هرکدام از استادان قدیمی کوئکی در فارنهایت 451 خم بد را گرفته اند و مجبور بودند این کتاب را به یاد داشته باشند. من احمقانه اما تصور میکنم بدبختی ضعیف من مجبور بودم این کتاب را سه بار بچرخانم، و خودم را بیشتر از بخشهای ناخوشایند و ناخوشایندی گرفتم. اما در داخل آن نیز زیبایی است، درست مثل زندگی. چطور احساس می کنی ...

مشاهده لینک اصلی
کتابهای خوب باید در یک مکالمه @ با یکدیگر و با ما در هنگام خواندن آنها شرکت کنند. من اشتباه كردم از جويي دعوت كردم - از طريق يليسس - براي پيوستن به بحث ادبي من. خیلی زیاد از یک گفتگوی شخصی نیست او عمدتا فقط در یک گوشه نشسته بود ناخودآگاه به خود. هر بار یک بار در یک لحظه هدی نقل قول می کنید یا سعی می کنید خنده آور باشید - چیزی که در جایی خواندید، اما این واقعا گفتگو نیست؟ بیشتر شبیه به namesropping.Buried در شعر Joyces چیزی شبیه به طرح مربوط به یک روز در زندگی لئوپولد بلوم، شوهر Molly، پدر Milly - در مدرسه عکاسی - و Rudy - تلخ از پدر Poldys - که در اواخر یازده روزهای زندگی، ازدواج فراتر از بهبود است، اما تحسین های جنسی از Poldy و Molly را دست نخورده باقی می گذارد و منجر به صحنه هایی مانند لئوپولد خودارضایی در ساحل می شود، در حالی که با جرث مکدوول یا مولی خودارزشی می کند، در حالی که در حال جیغ زدن در مورد عاشقان گذشته، حال و آینده است از جمله استفان ددالوس که توسط لئوپولد و مولی به عنوان یک جایگزین برای رودی فقیر دیده می شود - با این همه به طرق مختلف. در مورد آن چطور؟ من می توانم حداقل همانند جیمز جویس بنویسم. نوشتن Ulysses چیزی شبیه به خواندن یک لیست بسیار طولانی از کلمات املایی است ... بسیاری از آنها بدون فاصله بین آنها. من به این نتیجه می رسم که جریان نوشتن آگاهی در دو فرم است. در یک فرم، نویسندگان مانند توماس پینچون و ویرجینیا وولف، حقیقت - هرچند اغلب عجیب و غریب - جملات را برای نشان دادن فرآیندهای تفکر شخصیت هایشان استفاده می کنند. شکل دوم، که توسط جیمز جویس و ویلیام فاکنر تجسم یافته است، صرفا با استفاده از کلمات نامتقارن، با قصد افشای عمق روان شناختی شخصیت های خود، در کنار هم قرار می گیرد. من روش بسیار زیادی را ترجیح می دهم.

مشاهده لینک اصلی
کتاب های مرتبط با - کتاب اولیس جویس


 کتاب a passage to india
 کتاب خبرچین
 کتاب همه چیز ممکن است
 کتاب اسطوره در روان شناسی بدوی
 کتاب میان باغ های پرتقال
 کتاب Passing