کتاب قصر

اثر فرانتس کافکا از انتشارات ماهی - مترجم: علی اصغر حداد-دهه 1920

ترجمه شده و با مقدمه ای از مارک هارمن



در سال 1922 کافکا ناتمام گذاشت و تا سال 1926، دو سال بعد از مرگش، قلعه داستان غم انگیز مبارزه بی وقفه و غیرمترقبه K با یک قدرت نامناسبی برای دسترسی به قلعه است. ترجمه ی جدید مارک هارمن، دقیق بودن سیطره و تنفس رساله اصلی را به طور ضمنی نشان می دهد که سطح کمدی، انرژی و قدرت بصری که قبلا ناشناخته به خوانندگان انگلیسی زبان است، نشان می دهد.


خرید کتاب قصر
جستجوی کتاب قصر در گودریدز

معرفی کتاب قصر از نگاه کاربران
691. The Castle, Franz Kafka
تاریخ نخستین خوانش: دهم ماه آوریل سال 1976 میلادی
قصر - فرانتس کافکا (نیلوفر) ادبیات
عنوان: قصر؛ نویسنده: فرانتس کافکا؛ مترجم از متن آلمانی: عبدالرحمن صدریه؛ تهران، فروغی؛ 1340؛ در 301 ص؛ موضوع: داستانهای نویسندگان آلمانی قرن 20 م
عنوان: قصر؛ نویسنده: فرانتس کافکا؛ مترجم: امیر جلال الدین اعلم؛ تهران، نیلوفر؛ 1373؛ در 442 ص؛ چاپ دوم 1376؛ چاپ هفتم 1392؛
عنوان: قصر؛ نویسنده: فرانتس کافکا؛ مترجم: علی اصغر حداد؛ تهران، ماهی؛ 1388؛ در 427 ص؛
عنوان: قصر؛ نویسنده: فرانتس کافکا؛ مترجم: محدثه موحدی؛ مونا قربانی؛ تهران، آسو؛ 1396؛ در 411 ص؛ شابک: 9786008755173؛
داستان از آنجایی آغاز می‌شود که «کا» شباهنگام وارد دهکده‌ ای می‌شود که قصر در آن واقع است. به مهمانخانه‌ ای پناه می‌برد تا استراحت کند اما می‌خواهند او را از آنجا برانند به این دلیل که می‌گویند هر کس بخواهد وارد دهکده شود یا در آنجا بماند می‌بایست از قصر اجازه گرفته باشد. «کا» مدعی می‌شود که شغلش مسّاحی است و با درخواست خودِ قصر به آنجا آمده‌ است. پس از زنگ زدن ابتدا این ادعا تکذیب می‌شود و سپس تأیید می‌گردد و در واقع قصر «کا» را به مسّاحی می‌پذیرد. از فردا صبح در پی آن است تا هر طور شده به قصر برود و شرح وظایفش را بپرسد و مشغول کار شود ولی تا پایان کتاب در این کار کامیاب نمی‌شود. ...؛ ا. شربیانی

مشاهده لینک اصلی
جهان رمان قصر، خواننده را به‌مانند شخصیت اصلی‌اش «ک» سرگردان می‌کند. قصر برای من نمادی از یک سیستم ناکارآمد و آشفته است و «ک» هرچه برای نظم دادن و مرزبندی‌ کردن آن تلاش کند، بی‌ثمر است. دنیای این رمان، دور باطلی است که به هیچ نقطه ثابت و امنی نمی‌رسد. و چه مهارتی دارد کافکا برای ساختن و نمایش این جهان انباشته از سرگردانی. هربار کتاب معرکه‌ای می‌خوانم به ذهن نویسنده‌اش فکر می‌کنم و دلم می‌خواهد می‌توانستم ذهن کافکا را ببینم که هرچند ممکن است آن‌چنان تاریکی غلیظی فراگرفته باشدش اما برای من بسیار تماشایی است.

مشاهده لینک اصلی
من تو را دیدم یک پلیس که من به سوی او رفت و می پرسد © L © cuál camino.Sonrió شد و گفت: شما میخوام بدونم راه به € \"â € SA\" dijeâ € \"و می توانید آن را توسط خودم پیدا کنید؟ â € œForget آن، آن را فراموش کرده، â € و گفت: و تبدیل به طور ناگهانی، مانند افرادی که می خواهند به تنهایی با خنده خود را. (فرانتس کافکا، @ OlvÃdalo @) جاده کافکایی همیشه ترین difÃciles.La عبارت است به دور از MAA اما به اعتقاد من یک فیلسوف، من فکر می کنم خلاصه آنچه @The قلعه نشان دهنده. همه چیز، کاملا همه چیزهایی که در رمان رخ می دهد به ک. از بی تفاوتی، سرخوردگی، عدم امکان، شکست است. این قلعه، صعب العبور، افرادی که مجبور به انطباق، روستاییان، مقامات، و زنان است که شامل تنها مدیریت اضطراب K. رسیدن به محدودیت های ناپیدا و در راه، به خواننده دستیابی به همان احساس ناامیدی هیچ کس همکاری نمی کند، هر کس مانع می شود. K. در تلاش های بی نهایت که به هیچ چیز منجر نمی شود، درگیر است. عدم دسترسی به قلعه چنین است که همه مقامات، وابسته و حتی مربیان یا خدمتگزاران علیه وی توافق دارند. یکی در خط بعد از خط پیچیده با دشواری می خواند، به عنوان یک جاده ناهموار، اما نه به خاطر روایت کافکا غیر قابل دسترس، اما به دلیل طرح است پیچ خواننده را به حالت نا امیدی به ذکر است که compartido.Cabe محیط هایی که @ قلعه @ نیز تاریک و سرکش، غیر قابل دسترس است. هر کس درجهت پیچیدگی خود را دارد. پسدس، مدرسه، دفاتر اداری به قلعه نمونه های بیشتر می claros.Pero قلعه است که ساخت و ساز فئودالی معمولی نیست، اما شامل انواع خانه های مختلف، برخی از دو داستان، که یک نوع از شکل روستا، که در همان زمان به عنوان یک دیوار بزرگ کار می کند که این ساخت و ساز را از بقیه شهر جدا می کند. فقط یک زن و شوهر از برج ها (به ویژه) برجسته تر از بقیه سازه های سازه هستند. همه چیز توافق دارد به گونه ای که K. به اهدافش دست نمی یابد. باید با دستیاران ناکارآمد و غیر موثر (که به من که من تصور، ابتدا آنها دانشکده کامل ذهنی خود را ندارد و اقدام مانند دو سگ و انسان نیست، راه مقابله که در آن K. سفارشات آنها را و آنها را با یکدیگر برخورد می کنند، و یا مبارزه برای دریافت به موقع و یا اقامت انتظار برای یک سفارش)، رسولان بی تجربه مثل برنابا که فوق العاده خلاصه تنها امید برای اخبار از قلعه و مقامات که او را از تخت به عنوان شهردار خدمت و Bürgel و تشابهی با @The روند، رمان دیگر او، که در آن جوزف ک. برای مقابله با مسائل دادرسی با وکیل نیز © N بستری. K. رابطه با زنان دشوار است، متناقض و مبهم است و جلب تشابه با زندگی mismÃsimo کافکا)، هر دو فریدا، به عنوان اولگا، آمالیا بازی Pepi و گاردنا، زن مهمانخانه دار. به همین ترتیب جوزف ک می شود در لنی گرفتار @The روند، دبیر وکیل، یک رابطه با فریدا است، اما توسط Olga.Lo پیچیده و نفرت (زن مهمانخانه دار، بازی Pepi)، آن گمراه و سلان (مورد نظر Frieda)، او را جذب می کند (اولگا). در معابر خاص تلاش می کند تا با استفاده از هر فریدا طلسم، غلبه بر موانع است که جلوگیری از شما از زیر قلعه برطرف نشدنی است، اما در واقع vano.Asà کافکا با خود در جنگ در برابر موانع و نقاط ضعف خود او بود: یک تلاش تیتانیومی برای غلبه بر شرایطی که زندگی او را پیشنهاد می دهد و اینکه او می تواند تقریبا عبور کند، اما نه تنها قلعه غیرقابل دسترسی است. در حالی که این نماد قدرت، â € œDivinidadâ €، او می دانست دوست و مجری خود تعریف ماکس برود، فقط به عنوان مقامات غیر قابل دسترس هستند، مانند Klamm، شاید مهم تر از همه و در ک.، همه امید خود را به وی اختصاص می دهد، اما هرگز نتوانست شخصا مصاحبه کند. حتی در این K. بی تردید است. همه جاده ها بی نهایت تبدیل، laberÃnticos معمولا در خود obras.Lo متمایز K.، جوزف ک اتفاق می افتد، روند رمان است که یک تلاش می کند به درک چرا از آن است © محاکمه و به اعدام محکوم شده توسط سیستم، در حالی که این ک. می رود تا او را ملاقات کند و سعی می کند تماس های ناموفق انجام دهد. بسیاری از آنچه در ال کاستیلو اتفاق می افتد نشان می دهد چگونه پوچ ما ممکن است وجود خود ما را پیدا کنید، بلکه © N لخت چه برای همیشه @ @ قانون به فرانتس کافکا بود، چرا که قانون خدا از این رمان است، به عنوان هم © n در فرآیند @The در داستان را محکوم @The که در آن قانون مردسالار پادشاه است (و به طور مستقیم به پدرشCarta @) و آن را در این بند بزرگ حتی به یک سطح عالی بالا است توپAnte به نام قانون @ و بخشی ازThe فرآیند @ .از آنجا که برای ماده، و من فکر می کنم همیشه عنصر شرح حال در کارهای کافکا به منعکس شده است، از زندگی خود نیز © جنبه های خاصی از قبیل K. سلامت دشوار او، بیماری که به پایان رسید او را به قتل رساند، مشاغل خود را در موقعیت های کاملا بوروکراتیک ...

مشاهده لینک اصلی
من 10 سال بعد دوباره با خواندن قلعه با چشم های قدیمی تر، چشم های بیمار و اثبات آن به عنوان یک زمان فوق العاده، به خصوص با ترجمه جدید. @ فصل هشتم از قلعه، شاید، برخی از نوشته های زیبا ترین نوشته شده در تمام ادبیات مدرن. ترجمه جدید روحانی، سکوت ناگهانی و احساس ترسناکی از فضای باز خسته را در کار کافکا به وجود می آورد که بیشتر به خاطر سبک بی نظیر و بی نظیر او از نوشتن و توصیف شناخته شده است. این احساس گم شد و هرگز در نسخه های قبل، @ original @ ترجمه نشده بود که از کلمات کافکا عجیب و غریب آلمانی (حتی برای زمان کافکا) استفاده می کردند. پاراگراف و نحو و دستور زبان و اصطلاحاتي كه كافكا هرگز از آن استفاده نميكرد و در ترجمههاي قديمي اضافه شده بود. همه این ها دور انداخته شده اند و شکل خالص آلمانی کافکا به زبان انگلیسی در دسترس است. در حالی که هنوز همانند واقعی آلمانی نیست، بسیار نزدیک و درست به سبک @ real @ کافکا است، بدون استدلال، به عنوان یکی از بزرگترین ادبیات قرن بیستم محسوب می شود و قلعه (سومین قله کافکا) @ brothers @ trilogy، Amerika \u0026 amp؛ دادگاه که دو نفر دیگر است) نمونه ای خالی از آنچه که او را بزرگ می کند. در داخل این کتاب شگفت انگیز که هرگز پایان نیافته بود و بنابراین هیچ پایان ندارد،The هشتم فصل @، یک فصل کوچک به طوری قلب wrenchingly زیبا من مجبور بود آن را دو بار قبل از رفتن به فصل بعدی را بخوانید. این یک کتاب سخت برای شروع است به عنوان یک @ starter @ به کافکا، و شاید حتی به عنوان استارتر بدون توجه به آن پیشنهاد شده است. به دنبال مسیر نوشتن خود بسیار ارزشمند خواهد بود؛ از طریق ترجمه های انتقادی جدید آمریكا و دادگاه، و همچنین داستان های کوتاه او (هنرمند گرسنگی، پسران، كلنی كریمه، دگرگونی)، از زمانی كه تعهد قلعه.

مشاهده لینک اصلی
این آغاز سال NK بود. کافکا، کتابی را که بارها بخاطر خواندن بارها خواند، اما گذشته را نابود کرده است. اما اکنون او پر از یک قطعنامه جدید است که او این را به پایان خواهد رساند. با این حال، هنگامی که همسرش او را صدا کرد، کمی صفحات خواند. @ ما باید پولی از بانک بیرون بریزیم، @ او گفت: @ حساب های زیادی وجود دارد که پرداخت می شود، و برخی از آنها مدت ها پیش عقب افتاده است.Cant ما آن را آنلاین انجام می دهیم؟ @ NK. گول زد @ نه، @ گفت: همسرش. @ مواد مغذی و مواد غذایی گیاهی ماشین آلات کشیدن کارت را حمل نمی کنند. @ NK. به بانک متوسل شد. در بانک، او سعی کرد پول خود را برای اولین بار از دستگاه خودپرداز بیرون بکشد، و وقتی که آن را ثابت کرد، از بانک شخصا؛ اما قاضی به او گفت: \"من می ترسم یک مسئله فنی وجود دارد، آقا، شما عادار شماره که حساب شما دارای مشکل است، بنابراین من قادر به انجام معامله نیست. @ @ اوه @ گفت: NK. @ چه مشکل است؟ @ @ نمی فهمم که از اینجا، آقا، @ گفت گفتگو. @ من فکر می کنم شما باید با شناسه خود وارد سایت شوید و خودتان را بررسی کنید. @ @ کان این کار را از اینجا انجام می دهم؟ @ NK. پرسید: @ نه، آقا، سیاست بانک ما مانع از اجازه دادن به بیگانگان برای استفاده از رایانه های ما می شود. من متاسفم، آقا. @ گفتگو پاسخ داد. NK. بازگشت به خانه @ پول بده؟ @ همسرش پرسید @ نه من با شماره آدم خوار مشکلی دارم و باید آن را به صورت آنلاین اصلاح کنم. @ NK. گفت: همسرش جواب داد: \"خب، شما نمیتوانید این کار را از اینجا انجام دهید. خاموش شدن برق تا عصر است.من آن را روی لپ تاپ من @ NK انجام خواهم داد. گفت و رفت به اتاق دفترش. اما لپ تاپ قدرتمند نیست: او به طور ناگهانی به یاد می آورد که باتری مرده است و باید جایگزین شود. او به خدمتکار کامپیوتر خود می گوید. @ من حدس می زنم شما باید آن را به ارمغان بیاورد، آقا، @ گفت که نجیب زاده. @ امروز همه دستیارهایم در حال ترک هستند و هیچ کس برای ارسال @ وجود ندارد. به این ترتیب NK. بیرون رفت تا راننده اتومبیلی بگیرد. در زمانیکه یک همسایه به سمتش حرکت کرد، در کنار جاده ایستاده بود. @ چه انتظاری دارید؟ @ خودکار، @ گفت NK. Well، شما هر روز امروز. یک جادوگر رعد و برق یکی از احزاب سیاسی، کنگره، BJP یا CPI (M) اعلام کرد، من نمی دانم که برای اعتراض به کشتن در جایی در شمال. @ همسایه گفت. Well، در این صورت من بهتر به خانه، @ NK. گفت: همسایه موافق است.در این زمان آن کاملا تاریک شده بود. NK تعجب کرد که در آن روز رفته بود همانطور که به اتاق اداری اش می رفت، شاهد قلعه ای بود که در جدول خود خوانده نشده بود. @ من قطعا آن را بخوانید فردا، @ او گفت.

مشاهده لینک اصلی
Î ± Î »Î¿ÎºÎ Ï Î¹Î½ÏŒ فرم βιβΠفراتر از\" من € I II € ή ιμοκΠικών دوم، پایان ± Î Î ± ‰ Î½Î¬Î³Î½Ï سانتورینی · من € Î ± من \"من · θάΠ± σσÎ. ΠΟΟΟΤ. IYI من \"من Î ± من، من € Î ± ίξÏ\" œì¹، ± من \"من Î ± λ Î ± من \"من، من\" οÎ'Î¿ÏƒÏ \"branch_mapping_dlg_condtion_items_update_defaultConditions_zero\" من · من، من ¬Î¼Î¼Î¿ Ï € ï »¬ìŠ¤ì-\" Î ±، Τι ¾ Ï ‰، ÎºÎ¬Î½Ï \"branch_mapping_dlg_condtion_items_update_defaultConditions_zero ίσÏ\" من \"من · من ÎμÎ¾Î¿Ï Î® ÎμίσÏ\" branch_mapping_dlg_condtion_items_update_defaultConditions_zero Ï € Î ± Ï € ¬ìŠ¤ì- ή. Î ± Î »Î ± ήθÎμιΠίνονÏ\" ι ÏƒÎ¹Î¼Î¿Ï Î¯Î½Î¿Î½Ï Ï ± \"من ± όσο κονοÏ، λ من »من · من\" ιγμή Ï Ï € € Î E ± Î ± من \"من Î ± ‰ Î²Î¬ÏƒÏ من\" من Î ±. Î • من € Giati · من، من ± κόμΠ± Ï € کنم من »Î³Ï Ï € من را انتخاب کنید ë²ì\" Î ± Ï Î ± ± Î½Ï \"Î²Î¯Î½Ï Ï ± \"من ±\" θήμΠ‰ من \"من ΡÎ'Î | ΠιÎ'οÎ'ÎμÎ¯ÎºÏ ÏƒÏ ...\" من · ¹ ÎœÎ ÎºÎ¿Î¼Î¼Î¬Ï \"من € IOE Îικον. آنجلوپولوس Î§ÏŽÏ Î ± من، ± است که من، پوشه € ιών، ¿@ OEO @ من، من † Î ± σίζÎμι Î ± Ï € ισκÎμÏ † Ï \"من من\" من من من من من ± Ï †. من \"ورسو άÎ'Î € من من من، من ± Ï ‡ من\" من άσÎμι σÎ- ... من \"ιών λ ÎºÎ¯Ï ‰ است که من Ï † ÎμÎ¹Î¿ÎºÏ \"دوم ± من، من ± Ï Ï † ± € Î ± σίζÎμι Î ± μÎμίνÎμι درجه \"من ‰ Ï Î¹ÏŒ ίσÏ\" Î ± Ï € من \" ¿من من من من. Οι Î¯ÏƒÏ \"οικοι άÎ'Î من\" من ... من ± Î¯Î½Î¿Î½Ï Î¼ÎμγάΠ± ± ÏŠÎ'Î¿Ï Ï Î ± Ï € ... Î½Î¿Î½Ï ¯Î¶Î¿Ï ... من € Î · من، من »ÎξΠ· من † ï» Î¿Î¾ÎμνίΠ@ Î¯Î½Î¿Î½Ï ± ‰ من من من \"ιό Î · ν، νÎ'Î ± من ... من. Î • من، من @ OEO @ σάζ ‰ Ï Î¯Î¶Îμι من \"من · من، من ÎœÎ\" Î ± (Î¯Î½Î¿Î½Ï Î ± Ï € Î¿Î¹Î¿Ï \"من من ‰ Ï Î¹ÏŒ من \"من · من ¾ من\") Î ± Ï € کنم من ± \"من Î¾Î¯ÏƒÎ¿Ï Ï ‰ Ï Î¯Î¼Î¿Ï ... σκÎÏÎμÏ ‰ من، ÎμνόÏ، Î ± Ï Î½Î¿Î'ÎμÏ\" این است که من ... من \"من · من · من\" άÎμι σÎ- γάμο ± من \"من\" من · من، من ± Ï € άÎμι (من، من † † Ï ). این است که من \"ζΠمن من\" من، من € Î Î¤ÏŒÏ من \"من IOE\" άι ΡÎ'Î | ΠίÎ'ÎμÏ، ΜΠ»من\" من ... من € ¸ê³ پوشه € ¿Î²Î¹Î²Î فرم I € من \"من † من\" من ± کنم من این است که من ‰ € Î¿Î¹Î¿Ï \"¿-II ± من، Τι Î ± Ï ‰ - من \"من ... من من من ± من، من\" من من من من. ÎœÎσΠمن \"من» من (من \"من € οιο؛) من\" من ... Î²Î¹Î²Î Î¼Î¹Î¿Ï Î½Ï Î ± Ï € Î ± من \"من ¿، Î · من \"من Î ± من، من\" ÎμιώνÎμι Î ± Ï € کنم من ± € \"من ± Ï € Î ± Ï Î¿Î¹Î¿Ï Î ¬Î'Ï ± ° \"گراند کانیون، Î ± کنم من من\" من · Î ± Ï † من ... من ± من \"من ‰ NEOS ο کافکا ˛ÏŒÙ \"من ± من\" من Ï ÎÎ³Ï † branch_mapping_dlg_condtion_items_update_defaultConditions_zero ½ ÏƒÎ¹Î¼Î¿Ï من \"من» من »Î¿ÎºÎ Î§ÏŽÏ ÏƒÎ- من\" من Ï €. با تشکر برای هیچ چیز، فرانتس Î ± من، من € Î ‰ ΡÎ'Î | Î.

مشاهده لینک اصلی
صادقانه، من ترک کردم.این هم بود، چطور میتونم بگم؟ ... Kafkaesque. اما من بیشتر از خود نویسنده هستم؟ خیر کافکا هم همینطور و فقط به عنوان وسط جمله به من رجوع کرد - فقط بعدا در متن. ظاهرا او از تدیوم فوت کرد. خداحافظ خداحافظی من قبل از کار کافکا متوقف شده بودم. من از سوء تفاهم های آلمان غنی نبودم؟ کشور چک؟ روستاییان و انحرافات جبرانی بوروکراتها با جزئیات روستاییان روبرو میشوند. من شخصیت اصلی را دوست نداشتم من حتی نمیتوانستم K. را تحسین کنم چون خودم را ناراحت نکردم. من فکر میکنم در زمان و مکان نوشتن آن، برای استفاده از قلعه به نحوی ارزشمند بود، و در سورئالیزم، ویژگیهای پررنگ بوروکراسی و دهقانی را نشان داد. ارزش قلعه باید اینجا ارائه دهد و در حال حاضر ارزش توجه مورد نیاز برای خواندن آن نیست. کافکا در کتاب خود دچار سردرگمی شده است.

مشاهده لینک اصلی
کتاب های مرتبط با - کتاب قصر


 کتاب a passage to india
 کتاب خبرچین
 کتاب همه چیز ممکن است
 کتاب اسطوره در روان شناسی بدوی
 کتاب میان باغ های پرتقال
 کتاب Passing