کتاب هستی و زمان

اثر مارتین هایدگر از انتشارات نشر نی - مترجم: عبدالکریم رشیدیان-دهه 1920

One of the most important philosophical works of our time, a work that has had tremendous influence on philosophy, literature, and psychology, and has literally changed the intellectual map of the modern world.


خرید کتاب هستی و زمان
جستجوی کتاب هستی و زمان در گودریدز

معرفی کتاب هستی و زمان از نگاه کاربران
Sein und Zeit = Being and Time, Martin Heidegger (1889 - 1976)
Being and Time (German: Sein und Zeit) is a 1927 book by the German philosopher Martin Heidegger, in which the author seeks to analyse the concept of Being.
عنوانها: وجود و زمان؛ هستی و زمان؛ نویسنده: مارتین هایدگر؛تاریخ نخستین خوانش: بیست و ششم ماه سپتامبر سال 2008 میلادی
عنوان: هستی و زمان؛ اثر: مارتین هایدگر؛ مترجم: سیاوش جمادی؛ مشخصات نشر: تهران، ققنوس، چاپ دوم 1387، در 942 ص، موضوع: هستی شناسی، فضا و زمان
نخستین بار با عنوان: «وجود و زمان» با ترجمه منوچهر اسدی، توسط انتشارات پرسش، در سال 1385 چاپ و منتشر شده است
هستی و زمان هایدگر یک مقدمه است و یک بخش. هایدگر در مقدمه به پرسش دربارهٔ بودن یا هستی اشاره می‌کند. ایشان این ضرورت را وجود شناسی و هستی شناسی تشخیص می‌دهد. بر پایه اول موضوع اصلی خود بودن است و انسان نیز از آن منظر دیده می‌شود. بر پایه دوم منظر بودنی‌ها است که محور است. ... ا. شربیانی

مشاهده لینک اصلی
هستی‌وزمان موسّع‌تر از آن است که بتوانم بعد از خواندنش در صرفاً چندسطر نظر و برداشتم را پیرامونش ابراز کنم. این کتاب را می‌توان از جهاتی معادلِ مدرکِ‌کارشناسیِ فلسفه در نظر گرفت. امّا جدای از این اهمیت که الزامِ خواندنش برای هرکه در در گروِ فلسفه دارد را نیز در خود خود مستتر دارد٬ نمی‌توان به سختیِ کلمات و تعابیرِ برساخته‌اش گاهی نگاهِ‌انتقادی نداشت. علاوه بر این٬ هایدگر به زعمِ من در کُنهِ تحلیل‌هایش یک‌ نوع حتمیتِ الاهیاتی برای اظهارِ نظر و اتّخاذِ موضع پیرامونِ تمامِ هستی را نیز دارد. و معتقدم همه‌ی هستی را نمی‌توان و بنابراین نباید با دانشِ محدودِ خود تحلیل کنیم.
ترجمه‌ی دکتررشیدیان هم امین و بی‌غلط و ستودنی‌ست از این کتاب؛ البتّه گاهی میل به آزاردهندگی و غیرمنطقی‌شدن هم می‌کند. مثلاً در ساختِ کلماتی نظیرِ «اگزییدن» و «اگزینده». به‌نظرم می‌شد این کلمات را ابتدائاً ترجمه کرد و پس از آن معادلِ قراردادی٬ صورت‌های مصدری و فاعلیِ سالمی از آن معادل ساخت.

مشاهده لینک اصلی
این من دوباره خواندن و دوباره خواندن و دوباره خواندن، تا زمانی که من تمام فصل را دریافت کنید. این کتاب در واقع من را دور انداخت و باعث شد که من در مورد چیزهای مختلف فکر کنم. معلم فلسفه ما به ما می گفت عشق ورزیدن به فیلسوف ها در حال مطالعه بود، مثل اینکه با هائیدگر بود، و من هم همینطور (کاملا نادیده گرفتم که او یک نازی بود ) من خیلی زود به این خواهم برگشت.

مشاهده لینک اصلی
مهمترین کار فلسفی قرن بیست و یک متن که نفوذ آن برای چندین قرن آینده قابل درک است، من مایلم درک کنم. حتی اگر شما یکی از معدود مخالفان هستید، این واقعیت باقی می ماند که به سادگی یک بنای برجسته برای توانایی انسان برای تفکر عمیق، تازه، وحشتناک و شاعرانه در مورد خودش است. هدف اصلی Heideggers تمرکز اصلی بر بودن بودن؛ چه چیزی باید باشد؟ این البته یک سوال قدیمی است که از روزهای ارسطو مطرح شده است، اما هایدگر مهمترین پدیده شناس است (یعنی به خود پدیده) و از این رو هرگونه استفاده از چیزی که در خارج از محدوده چیزی است که بلافاصله در یک چیز آشکار می شود را رد می کند بشر اغلب نادیده گرفته می شود، به عبارت دیگر، خود انسان بودن. این بدان معنی است که گستردگی جاه طلبی پروژه هایدگرها بسیار حیرت انگیز است؛ او قصد دارد چگونگی تعیین اینکه چه کسی انسانی است، چگونه است؛ و این بدان معنی است که او نه تنها در مورد سنت فلسفی تقریبا 2000 ساله، بلکه درک عمیقا تعریفی از آنچه که یک انسان است (و بسط آن چیزی که انسان باید باشد) تقریبا 2000 ساله است. این یک حمله تحریک آمیز است که ممکن است به واکنش قطبیدهنده که به نظر میرسد هائیدگر را تحریک کند، به حساب میآید. اما این نیز بدان معنی است که وجود و زمان یک کتاب ابتدایی انسانی است، زیرا که هایدگر واقعا آگاهی اگزیستانسیالیستی را در پیشگاه آگاهی در حال توسعه ما به عنوان یک گونه به ارمغان آورده است. اشتباه نکنید، این هنوز فلسفه سختی هست، اما این کتابی است که در مورد بسیاری از جنبه های زندگی متوسط ​​زندگی بشر و در نتیجه، در مورد جنبه های پنهانی بسیاری از زندگی بشر متوسط ​​است. قدردانی از Heideggers فوق العاده (نگاه کنید به آنچه که من در آن وجود دارد) بینش به شرایط انسانی، و شما هرگز به همان شیوه نگاه دوباره به زندگی، زمان، جهان، نگرانی، افراد دیگر، چکش، زبان، واقعیت و مرگ. حالا برای کلمات اجباری هشدار. این کتاب دشوار است. اما در چگونگی پایان دادن به مراحل سخت شطرنج سخت دشوار است؛ بودن و زمان ممکن است دشوار باشد اما خسته کننده است با آن سیکل کنید، تلاش کنید و ناامید نشوید. شما حتی ممکن است (همانطور که به من اتفاق افتاده) به آرامی حواسپرتی های دیگر زندگی خود را نادیده بگیرد و یک بلوک جامد از زمان برای مقابله با متن (برای من، 3 ماه) را کنار بگذارد و حتی از چیزی که مانند یک قربانی شدن ساخته شده آگاهی نداشته باشد. شما فقط احساس می کنید که تصمیم گرفتید چند مرحله را به سوراخ خرگوش بکشید، همه چیز است. و با توجه به زبان، من در واقع زبان را در Being and Time دوست دارم، تنها چیز را پیدا می کنم که چیزی را برای رانندگی در برابرش قرار دهد. این نوعی زیبایی عجیب و غریب به نظر می رسد، نوعی از شعر ریاضی است. برای کسانی که شکایت دارند که هایدگر می تواند گفت که او چه می خواهد در زبان ساده تر بگوید، پاسخ این است که او نمیتواند داشته باشد. از آنجایی که پروژه او بازاندیشی رادیکال ماهیت وجود انسان بود، او نیاز به واژگان رادیکال جدید برای توصیف مراحل پروژه خود داشت. کلمات معمولی مانند روح، هوشیاری و حتی انسانی بیش از حد در سنتهایی که به آن حمله می کنند، تعبیه شده و دارای چمدان بیش از حد هستند. هنگامی که شما از این موضوع قدردانی می کنید و متن را با چشمان تازه می خوانید، پس از پیچیدگی های پنهان زبان او و همچنین عمقاتی که او این شرایط جدید را نیز می پذیرد، قدردانی می کنید. و در نهایت، این قطعا یک کتاب نیست که یک خواننده گاه به گاه می تواند به آن بپردازد؛ این فلسفه هاردکور است که به معنای سقوط یک سنت فلسفی دیگر است. بنابراین، این ها (به نظر من) پیش نیازهای مطلق هستند قبل از هر خواننده ای که بخواهد بنیان و زمان را دنبال کند؛ 1) دانش کلی فلسفه و تاریخ فلسفه و حداقل سطح شناختی از آنچه فیلسوفان اصلی سنت غربی درباره زندگی، جهان و همه چیز می گویند، می گویند. این مهم است، زیرا این سنت مفهوم متافیزیک یا متافیزیک وجودی است که هایدگر در سراسر متن حمل می کند؛ (این اصطلاحات صرفا به معنی مثبت نوعی واحد بی ثباتی پایدار است که پشت سر گذاشته یا آویزان است بر وجود انسان، روح، آگاهی، خدا، آتن، اراده، فرم و آنچه شما دارید). یک کتاب مقدماتی خوب در مورد فلسفه باید این فریب را انجام دهد و به نظر من، ویل دورانته داستان فلسفه هنوز بهترین راه برای رفتن است، البته البته هر کتاب معادل که موضوع اصلی فلسفه غرب است، باید ترفند را انجام دهد ) یک درک بصری از نیچه. نفوذ او در متن متنوع بودن و زمان وجود دارد، زیرا او پسر عموی پسر هیدگر است که صدای مرگ را از فلسفه سنتی صدا می کند؛ یک پروژه که هایدگر نظام مند، تقویت و پیگیری می کند. از آنجا که نیچه بیشتر شعر و منتقد فرهنگی است و نه یک فیلسوف واقعی (علاوه بر اینکه یک نویسنده عالی است)، یک دوره سقوط سریع خواندن آثار اصلی خود (علم گی، فراتر از خیر و شر، گرگ و میش بت، و اگر شما می توانید پروسس overblown معده، Zarathustra معده) در اینجا خوب است. 3) راهنمای خوبی برای B ...

مشاهده لینک اصلی
آیا غیر قابل خواندن است؟ بله آیا 17 کلمه به اندازه کافی به ذهنم خطور کرد و زندگی و درک خود را از فلسفه و زندگی تغییر داد؟ بله

مشاهده لینک اصلی
done.it مثل بکارت فلسفی من بود:) و آن را مانند همه چیزهایی که تا به حال خوانده ام آماده سازی برای این بود. از جمله @ @ منقرض شدن @ در آن برای هفت سال یا بیشتر. و من خوشحالم که در طی یک دوره، اعترافات آگوستین را با یک گروه فوق العاده از مردم خواند (و مورد بحث قرار داد) - در غیر این صورت من هیچوقت از چیزی که در مورد temporality نبود، چیزی نمی دانستم. پویایی کتاب بسیار موسیقی است، به نظر من. مانند هواپیمای بدون سرنشین به طوری که صدای loooong تکرار شود و دوباره تکرار شود، بافتی ایجاد می کند که @ mood @ - your @ attunement @ را تغییر می دهد و شما را قادر می سازد تا ببینید که چگونه یک @ ground @ افشا می شود. و من فکر نمیکنم که در این بازبینی نیاز به انسجام وجود داشته باشد. هیچ جایگزینی برای خواندن آن وجود ندارد - اگر می خواهید بدانید که فلسفه معاصر از چه زمانی آغاز می شود.

مشاهده لینک اصلی
هستی و زمان توسط مارتین هایدگر، اقیانوس سنگهای بی نهایت است. این یکی از آن کتابهاست که برای خواندن فقط باید انگیزه های جدیدی را که هر بار در حال ظهور هستند را شناسایی کند. هیچ بازنگری تنها می تواند افکار در سراسر کتاب را توجیه کند. من سعی کردم چند ذهنیت را بیاموزم اما مطمئن هستم که برخی از آنها را از دست داده ام، که ممکن است بعدا بعد از خواندن دومین بار آن را اضافه کنم. به طور مستقیم به کتاب، «حضور» به معنای حضور نیست، بلکه زمان بودن است و به همین ترتیب همواره حضور خود را نشان نمی دهد. موجودی بیش از آن چیزی است که در واقع به نظر می رسد، محدودیت آن بیشتر از ابعاد فیزیکی آن است. با تعریف هر گونه شیء یا موجودیت به عنوان مفید و یا ظاهر و یا حتی مفهوم آن است که یک شخصیت خاص را غنیمت بدانیم تا اثر مهیج را به آن اضافه کنیم. از آنجایی که همیشه به چیزی که درک می کنید بیشتر است. تعریف هرگز جوهر وجودی را درک نمی کند. حتی اگر ما چیزی را خیره کنیم، تصویر کامل آن را نمی بینیم، اما یکپارچگی همیشه از دست رفته است. بخشی از جسم وجود دارد که همیشه پنهان است هایدگر از اصطلاح «به یاد آوردن این پدیده» استفاده می کند. مفهوم زمان هیدگر هم به تماشا یا تقویم محدود نمی شود بلکه این نوعی زمانی است که می تواند در هر لحظه تجربه شود. به عنوان مثال، ما از ابزارهای ما استفاده می کنیم بدون اینکه به صراحت متوجه آنها شود، مانند چکش. رادار ما تمرکز چیزی است که ما در حال ساخت از ابزار و یا چکش ما استفاده می کنیم. حتی اگر آن (چکش) شکسته شود، بیش از آنچه ما می بینیم، یک ابزار خراب باقی می ماند. این بدان معنی است که وجود چکش همیشه وجود ندارد، حتی اگر آن را در زیر کل عملیات ساختمان کار کند. با این حال، چکش یا چیزهایی که در اطراف ما هستند، درختان، شمع ها، میزها یا کتابها همیشه وجود ندارد. اگر آنها در حالت غایب بودند، هیچ ارتباطی بین این اشیاء و ما وجود نداشت. کتاب برای من یک سفر است، یک سفر آموزشی، اما همان کتاب برای یک کودک چیزی بیش از یک چیز مستطیل است با صفحات به اسطوره به این ترتیب، فردی که با یک شیء مواجه می شود، حضور آن را تعیین می کند، که مجددا تصویر کامل آن نیست. ترکیب دو بخش فرآیندهای ذکر شده با هم، دو طرف یک داستان را ایجاد می کنند. اول، بخشی از یک شیء پنهان است که هیدگر آنرا «پاست» می نامد و ویژگی های دوم که چیزی را ارائه می دهند، کلمه ای که برای این استفاده می شود، «فتوری» است. با ترکیب این دو نهاد، شکل جدیدی از â € œpresentâ € متولد شد، که بین بین بودن چیزها و ابعاد فیزیکی که توسط ما درک شده است متولد شده است. جهان به طور مداوم در حال حرکت به جلو و عقب بین این دو نهاد؛ هایدگر این بی نظمی بی انتها را به عنوان \"زمان\" نامیده است. با این اندیشه بی نظیر، هایدگر اعتقاد تاریخ فلسفه را مطرح می کند که تا آن زمان اشیا را تنها به حضور خود محدود کرده و بنابراین طرف دیگر را نادیده می گیرد، کل واقعیت را کامل می کند تکنولوژی مدرن، تنها با تمرکز بر توابع ابزار، اشیاء را صرفا به حضورشان کاهش داده است. طبق نظر هایدگر، مفهوم زمان فقط مربوط به موجودات و نه به اشیاء بی جان است. همانطور که توسط تئوری او بیان شد، انسانها تنها موجوداتی هستند که در جهان وجود دارند، بقیه اجسام از جهان اطراف دسترسی ندارند. Dasein اصطلاح آلمانی است که ترجمه نشده است، که نشان دهنده وجود انسان است یا «وضعیت موجود» در تمام کارهایش. این اصطلاح را نمی توان جایگزین \"انسان بودن\" دانست زیرا این کلمه قبلا با بسیاری از نظریه های متعارف و پیش فرض اشباع شده است. به عنوان مثال، انسانها پستانداران بالایی با توانایی های عقلی، موجوداتی هستند که با کمک ابزارها، آدم های پیشرفته آفریقایی، موجودات کنجکاو که با فن آوری ها و یا بدن های مرگبار روبرو هستند، روح جاودانه ای را تشکیل می دهند. هایدگر می خواست به طور کامل این نظریه ها را نادیده بگیرد، بنابراین او Dasein را ایجاد کرد، که تنها با یک پرتو نور فلسفی می توانست نگاه کند و شخصیت آن تنها زمانی است. اشیاء مانند درخت، سنگ، جدول می توانند یک فیزیکی اما انسانها مانند سکه دارای درگیری دو بعدی هستند و این تعامل به معنای \"زمان\" نامیده می شود. این فرآیند فکر هیدگر به نقد دلیل خالص، معروف قرن 18 معروف امانوئل کان است. همانطور که توسط کانت در اولین فوریه 2010 بیان شد، @ فلسفی، بحث در مورد چیزهایی که آنها هیچ خط پایین ندارند. محدودیت های انسان با توجه به تجربیات آنها یکی از موانع عمده در تعریف واقعیت است. این فراتر از درک انسان هاست تا چیزی را به کامل شدن آن درک کند. به عنوان مثال، انسان نمیتواند درک کند که آیا فضا و زمان میتوانند مستقل با خود (انسان) مستقل باشند. با این حال، آنها می توانند ادعا کنند که هر دو برای بقای انسان ضروری است. برای انسان ها غیرممکن است که در مورد چگونگی و چگونگی احساس بیرون از تجربه انسانی تفسیر شود. ابعاد هنوز برای انسان شناخته نشده و قابل فهم نیست. بنابراین، هایدگر در B \u0026 T به تعامل بین واقعیت چیزهایی اشاره دارد که البته از یک سو پنهان است ...

مشاهده لینک اصلی
کتاب های مرتبط با - کتاب هستی و زمان


 کتاب a passage to india
 کتاب خبرچین
 کتاب همه چیز ممکن است
 کتاب اسطوره در روان شناسی بدوی
 کتاب میان باغ های پرتقال
 کتاب Passing